مسافرت آخر هفته
سلام دردونه نازنینم حال واحوالت چطوره فسقلی من امشب اومدم تا واست ازجمعه هفته پیش بگم(یعنی 3خرداد 92) الان هم که من دارم مینویسم شما وداداشی گلت در خواب نازیت وخیلی ملوس لالا کردید راستی بابایی هم خونه نیست رفته پیش دوستش تا صبح با هم برن نمایشگاه ماشین اره عزیزم بالاخره طلسم شکسته شد وقراره ماشین بخریم امیدوارم یه ماشین خوب گیرمون بیاد البته بازم بستگی به قسمتمون داره هر چی خدا بخواد همون میشه من فقط امیدوارم که بابایی بتونه اون چیزی رو که دلش میخواد پیدا کنه تا دیگه اینقدر استرس نداشته باشه وخیالش راحت بشه عزیزکم . خب از اینا که بگذریم هفته پیش پنج شنبه ساعت4بعداظهر ما تو راه ساری بودی...
نویسنده :
مامان اهورا
5:22